تواضع و فروتنی دو واژه ای هستند که اغلب ما به جای یکدیگر از آن ها استفاده می کنیم و به نوعی آن ها را مترادف هم می دانیم، اما این در حالی است که این دو در واقع مفاهیم بسیار متفاوتی هستند.
"تواضع" از کلمه modus ، "اندازه گیری" یا "شیوه" مشتق شده است. این به معنای خویشتن داری در ظاهر و رفتار است: یعنی اکراه از به رخ کشیدن خود، برای جلب توجه!
Modesty یا تواضع اغلب دلالت بر موضوعی خاص و مصنوعی دارد و گاهی ممکن است حتی از روی ریا باشد. شخصیت داستانی اوریا هیپ در دیوید کوپرفیلد نوشته چارلز دیکنز به دلیل تملق افراطی اش قابل توجه است، این شخصیت اغلب بر "تواضع" خود تأکید می کند تا مقیاس واقعی جاه طلبی خود را پوشش دهد. تواضعی که اغلب تحت عنوان فروتنی مطرح می شود، برخلاف فروتنی واقعی، بیش از آنکه عمیق و درونی باشد، پوسته ای عمیق و بیرونی است. در بهترین حالت، تواضع چیزی جز رفتار خوب نیست.
Humility یا فروتنی از ریشه humiliation به معنی تحقیر مشتق می شود. بر خلاف تواضع، فروتنی واقعی از منظر صحیح وضعیت انسانی ما ناشی می شود. درست است که فروتن بودن در طولانی مدت یک هدف سخت محسوب می شود، اما هستند افرادی که ذاتا یک انسان فروتن هستند و یا تا حد امکان سعی می کنند فروتن باشند. این افراد هیچوقت صرفا بخاطر شرایط شان، خود را در درجه بالاتری از دیگران تصور نمی کنند.
399 سال پیش از میلاد مسیح، سقراط در سن 70 سالگی به جرم توهین به خدایان آسمانی و نافرمانی در برابر قانون متهم شد. او به "مطالعه چیزهایی در آسمان و زیر زمین" و "آموزش این نافرمانی ها به دیگران" متهم شد.
در این دادگاه سقراط خطاب به هیئت منصفه می گوید که آن ها باید بخاطر ترجیح مال و ثروت و دروغگویی بر راستی و حقیقت، از کردارشان شرمسار باشند. پس از پایان صحبت هایش، قضات او را به نوشیدن جام زهر محکوم می کنند. پس از شنیدن این حکم، سقراط رو به آن ها گفت: "شاید فکر می کنید که دلیل محکوم شدن من ناتوانی ام از گفتن سخنانی است که در صورت بازگو کردن آن ها از این وضع خلاص می شدم، ولی واقعا چنین نیست. درست است علت محکوم شدن من ناتوانیام است، ولی نه ناتوانی در سخن گفتن، بلکه من از گفتن حرف هایی که شما خواهان شنیدن آن هستید ناتوان هستم و نمی توانم گریه و زاری کنم و سخنانی را بر زبان بیاورم که شما به شنیدن آن عادت دارید، من این کار را در شأن خودم نمی دانم. اکنون نه به دنبال فرارم و نه از گفته ها و کارهایم پشیمان، و مردن را به گریه و زاری در برابر شما ترجیح می دهم، چرا که به نظرم آدمی شایسته این نیست که نه در دادگاه و نه در میدان جنگ از چنگال مرگ به آغوش ننگ فرار کند."
هنگامی که دوست دوران کودکی اش، Chaerephon از Delphic oracle سؤال کرد که آیا کسی از سقراط دانا تر است؟ کشیش آپولو پاسخ داد که هیچ کس داناتر از او نیست.
آیا سقراط در محاکمه خود فروتنی داشت؟ آیا او، به صورت متناقضی، با رجز خواندن در مورد فروتنی خود مغرورانه عمل کرد؟ شاید کار او یک اقدام متکبرانه به عمل آورد، زیرا او می دانست با مردن از این طریق، فکر و تعالیم وی برای آیندگان حفظ خواهد شد، اینگونه عمل کرد. شاید فروتنی واقعی در مقابل گستاخان رفتاری شبیه به خودشان باشد، به این صورت که فرد فروتن ممکن است گاهی نیاز به پنهان کردن فروتنی و یا برخی از جنبههای فروتنی خود داشته باشد، چیزی که سقراط حاضر به انجام آن نبود.